حدودا 10 دقیقه دیگه امتحان دارم اونم از فصلی که حتی یه دور رو خونی نکردم:| چرا؟ چونکه موقع تدریس سر کلا مجازی نرسیدم و بعد اونم نمیدونم تنبلی بود یا واقعا وقت نداشتم اما هرچی بود دیگه سراغش نرفتم و بعله الان مثه یه حیوون نجیب تو گل گیر کردم:|

جدا از اون باید طراحی راپیدمو تموم کنم و برای معلمم بفرستم و ریاضی رو دور کنم و همینطور زبان رو>_< خلاصه که اندازه این یه هفته ایی که کلاسا مجازی شده در نخونده دارم و اگه نرم سراغشون احتمالا تموم نمرهای خوبی که تو این مدت گرفتم بر باد میره:((( ولی خب از خوندن اون چندتا کتاب جدیدی که گرفتم نمیتونم بگذرم. یه ایده برای نوشتن یه نمایشنامه جدید تو ذهنم وول میخوره که زبادی وسوسه انگیزه و از خیر اونم نمیتونم بگذرم:|
الان که اینارو مینویسم ظاهرا سر کباسم هستم و منتظرم امتحانم شروع بشه...
تازه بغیر نمایشنامه و کتاب هوس سریال دیدنم کردمXD
میبینید؟ همه ایده ها درست وقتی میاد سراغت که سرت شلوغه. و تابستون رو در علافی کامل میگذرونی! اوه راستی امروز باید یکم اطلاعاتم درباره جهان های موازیو کامل کنم و تو مرز حقیقت بزارمش! بعلاوه اینا یه عالمه کار دیگه هم دارم که خب البته ضروری نیستن...
مثلن امروز قرار بود از خونه برم بیرون یه بادی به کلم بخوره، با این اوضاع دیگه محاله:((( 
اوه خب یکم افکارمو ریختم بیرون مغزم احساس سبکی داره=))

پ.ن= همین الان خبر رسید امتحان به هفته دیگه موکول میشه*_*
پ.ن2= قالب جدید چطوره؟